برای پیشرفت علم و تمدن، باید اندیشه و قلم را آزاد گذارد. لطفا ابتدا بخوانید، تفکر کنید و بعد انتخاب کنید.
پایگاه
جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فضای مجازی به وفور مشاهده میشود که از لغو
بردهداری در منشور کورش بزرگ سخن گفته میشود. به راستی آیا کورش کبیر
(پادشاه بزرگی که اصلاحات زیادی در جهان باستان به انجام رساند و صفات نیکش
قابل انکار نیست) بردهداری را لغو کرد؟ او دقیقاً چه موضعی درباره
بردهداری گرفت؟ و سؤالاتی از این دست که در این مبحث به آن پرداخته خواهد
شد.
برخی مدعی هستند که در بند بیست و ششم از استوانهی کورش بزرگ،
بردهداری لغو شده است. اما حقیقت این است که پروفسور شاهرخ رزمجو (که از
اساتید بخش خاورمیانهی موزهی بریتانیا British Museum هستند) در ترجمهی
استوانه، بند بیست و ششم را چنین بیان داشتند: «در پی امنیت [شهرِ] بابل و
همه جایگاههای مقدسش بودم. برای مردم بابل که بر خلاف خوا[ست
خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایستهشان نبود، خستگیهایشان را تسکین
دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من]
شادمان گشت.»[1]
روشن است که کورشبزرگ میگوید که یوغی بر مردم بابل
نهاده شده بود و من آنها را از این یوغ آزاد ساختم. اما به راستی مردم
بابل همگی برده بودند؟ واضح است که چنین نبود و منظور از یوغ، حکومت ستمگر
بابل بود. استاد عبدالحمید ارفعی (از برترین اساتید باستانپژوه و
زبانشناسِ جهان) در ترجمهی این گفتار چنین آورده است: «درماندگیهاشان را
چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم. مردوک، خدای بزرگ از کردارهای
من شاد شد.» ایشان در حقیقت جمله ی «anhussn upasih usaptir sarbasunu» را
به معنی «رهانیدن از بیگاری و ناحقی» ترجمه کرده اند. در ترجمهی پریچارد
(Pritchard) در Ancient Near Eastern Texts نیز همین گفتار آمده است.[2]
مشاهده میکنیم که برخی، چگونه «رهانیدن عده ای محدود از بیگاری» را به
«برانداختن برده داری» تعبیر نمودند، و این برداشتی نادرست و احتمالاً
مغرضانه است. از خود استوانه نیز به روشنی فهمیده میشود که منظور از آن
یوغ، حکومت فرومایگان بر مردم (بند سوم)، گستاخی به خدایان و بتها (بند
ششم) بود. حتی در بند هشتم از استوانه به صراحت آمده است که منظور از یوغ و
آن بند رها نشدنی، ستم به مردم بوده است: «هر روز به شهرش (=شهر مردوک)
بدی روا می داشت. همه مردما[نش را.] (=مردمان مردوک) را با یوغی رها
نشدنی به نابودی کشاند.»
گرچه بر هر منصفی روشن است که کورشبزرگ، مردم
بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده و آنان را زیر یوغ خود کشید. چه
اینکه در بند 13 و 14 از استوانه آمده است: «او (مردوک) سرزمین گوتی (و)
همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همه
مردمان سرسیاه (=عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود،
به دادگری و راستی شبانی کرد.» روشن است که مردمان در برابر پاهای کورش به
خاک میافتند و نیز کورشبزرگ، شبان (چوپان) مردم نامیده شده است و این
یعنی همگان همچون گوسفندان تحت اختیار کورشبزرگ بودهاند. در بند هجدهم
نیز آمده است که مردمان همگی پاهای کورش را بوسیدند و در برابرش کرنش
کردند. در بند 30 نیز آمده است که مردم از اقصی نقاط جهان، باجهایی بسیار
سنگین برای کورش آوردند و در برابرش به خاک افتادند.[3] این یعنی
کورشبزرگ، مردم بابل را از ستم پادشاه آنجا رهایی بخشید و همهی آنان را
بردهی خود ساخت. گذشته از اینکه در این استوانه کورش به صراحت بت مردوک و
دیگر بتها را میستاید و خود را نمایندهی آنان معرفی میکند.[4] گرچه
برخی چنین اذعان داشته اند که مردم بابل با اختیار خود و با شادکامی در
برابر کورش به خاک افتادند و باجهای سنگینی به وی دادند (!) در حالیکه این
یک دروغ بزرگ تبلیغاتی است. چه اینکه مردم بابل هیچگاه به حکومت
هخامنشیان رضایت ندادند و همواره در حال تلاش برای خروج از قیمومیت
هخامنشیان بودند. شورشهای فراوان آن مردم (مخصوصاً در عصر حکومت داریوش
اول) به روشنی گویای این امر است. گذشته از اینکه از ابتدا نیز اشغال بابل
به دست کورش هخامنشی به واسطهی یک ترفند ی بود، نه خواست ملت بابل.
البته این موضوع گفتاری مفصل میطلبد. لذا کورشبزرگ هیچگاه بردهداری را
لغو نکرد. تنها اسیران یهودی را از بند آزاد نمود و بیگاری را برانداخت،
یعنی جیرهای بسیار اندک برای بردگان قرار داد. لیکن این به معنی لغو
بردهداری نیست. روشن است که بردهداری در عصر هخامنشیان (در زمان حکومت
کورش و پس از آن) امری کاملاً رایج بود. بردگان، همواره بخشی از بدنهی
جامعهی طبقاتی بودند، بردگان و کنیزان، رسماً خرید و فروش میشدند، و در
مقابلِ دریافت جیرهای بسیار اندک، مجبور به کارکردن برای اشراف و
ثروتمندان بودند.[5]
پینوشت :
[1]. بنگرید به «ترجمهی فارسی از منشور کورش هخامنشی، در موزه بریتانیا، پروفسور شاهرخ رزمجو» The British Museum , Translation of the text on the Cyrus Cylinder
[2].
The British Museum , Translation of the text on the Cyrus Cylinder ,
Translation given in Pritchard, 'Ancient Near Eastern Texts', pp.315-316
[3]. بنگرید به «ترجمهی فارسی از منشور کورش هخامنشی، در موزه بریتانیا، پروفسور شاهرخ رزمجو» The British Museum , Translation of the text on the Cyrus Cylinder
[4]. بنگرید به «کورش هخامنشی و پرستش مردوک»
[5]. بنگرید به مقاله «بردهداری در عصر هخامنشیان»
درباره این سایت